نسیم خنکی که از در فروشگاه زنجیرهای به فضای پیادهرو ریخته میشود، آنقدر مطبوع است که هر رهگذر گرمازدهای را به قدری توقف تشویق میکند. سرککشیدن به داخل فروشگاه، گمان را به یقین بدل میکند؛ اینکه وسیله سرمایشی کولر گازی است و دمای آن کمتر از بیستدرجه سانتیگراد.
حکایت کلینیکی که در حاشیه طبرسی شمالی قرار دارد و خنکای هوایش با عبور از راهپلهها در گرمای خیابان گموگور میشود، مشاور املاکی که تابلو تبلیغاتیاش شبانهروزی روشن است و لاستیکفروشیای که حتی روزها مغازهاش را با لامپهای متعدد نورباران میکند، از همین قرار است.
آنچه گفته شد، روایت تعدادی از مشترکان برق در منطقه۳ است که گویا از فرهنگ مصرف، بهویژه در این روزهای گرم، بهرهای ندارند. روی دیگر سکه این بدمصرفیها، گروه دیگری از اهالی محلات منطقه۳ هستند که مدیریت مصرف را با ظرافت هرچه تمامتر پیاده میکنند و بخشی از پایداری شبکه برق در این روزهای پرفشار، مرهون دغدغهمندی آنهاست.
گفتوگوی کوتاه ما با هریک از آنها پر از ایدههای ساده و کاربردی برای کاهش مصرف برق بهویژه در بخش خانگی است.
جملاتی که با خط خوش روی دیوارها نوشته شده است، توجه هر رهگذری را جلب میکند؛ «در مصرف درست منابع، همه به یاری هم بشتابیم تا در آینده پشیمان نشویم»، «کمبود آب و برق را جدی بگیریم و درست مصرف کنیم. هر خانواده میتواند ۱۰ درصد به این امر کمک کند»، ...
اهالی شهرک مهرگان و مهمانان این شهرک، سالهاست که ترکیب دغدغهمندی و هنرمندی احمد قلندری را پیش چشم خود میبینند. هرچند صرفهجویی برای او به روزهای گرم تابستان و مصرف برق خلاصه نمیشود، از یکیدو هفته پیش که هشدار افزایش دما در کشور صادر شده است، با کمک خانواده خود، سیاستهای صرفه جویانه را با دقت بیشتری در منزل پیاده میکند.
بهخاطر جدیبودنم در اصلاح الگوی مصرف برق به «بابابرقی» معروف شدهام
او میگوید: چندهفتهای هست که بهجای جاروبرقی، از جارودستی استفاده میکنیم. لباسشویی را هم روشن نمیکنیم و لباسها را با دست میشوییم. این کارها را هم با کمک بچههایم انجام میدهیم تا زحمت مضاعفی برای همسرم درست نشود.
در منزل آقای قلندری، روشنکردن لامپ تا زمانیکه هوا روشن است، معنایی ندارد. تاریکی هوا هم مجوزی برای چراغانیکردن خانه نیست و به نور حداقلی برای انجام کارهای روزمره بسنده میشود.
وقتی از فلسفه تلاشهای این ساکن محله مهرگان برای ترویج فرهنگ مصرف در سطح فردی و اجتماعی میپرسیم، پای اعتقاداتش را وسط میکشد و میگوید: مسلمان هستیم و بریزبپاشکردن منابع را حرام میدانیم. برق، آب و گاز سرمایه جمعی ماست و حق نداریم آن را بیرویه استفاده کنیم. بهجز اینها کافی است حال و روز کودکی را تصور کنیم که در نقطهای از کشور بهدلیل بدمصرفی ما، خانهاش دچار قطعی برق شده و گرمازده است. وجدانمان میتواند بیقراری او را تحمل کند؟
مصرف برق که به روزهای اوج خود میرسد، دید و بازدیدها در خانواده ارضی هم به نهایت گرمی و فشردگی میرسد. آنها برای این مهمانیها یک استدلال ساده دارند؛ «حتی اگر نصف روز در کنار هم باشیم، سرمایش و روشنایی در خانوادههایی که مهمان شدهاند، حذف میشود.»
فاطمه ارضی، ورزشکار و هنرمند محله سیسآباد، سبک زندگی توأم با قناعت خانواده اش را اینطور برایمان روایت میکند: تا میبینیم هوا گرم شده است، شبیه هفته پیش، به خواهرهایم که ازدواج کردهاند و سر خانهوزندگی شان هستند، زنگ میزنم و در خانه مادری، قرار دیدار میگذاریم. غذای سادهای درست میکنیم و میخوریم. هم خوش میگذرد و هم در این دستکم نیمروز با هم بودن، مصرف برق در چند خانه از این شهر، به حداقل میرسد.
نکته دیگری که بر اجرای آن در منزل تأکید میکند، بهحداقلرساندن استفاده از لباسشویی است. او جداکردن دوشاخه وسایل برقی بدون استفاده از پریز را نکته اجراشده دیگری در خانهشان عنوان میکند و میگوید: وقتی میتوان از روشنایی روز استفاده کرد، لامپ و مهتابی روشن نمیکنیم. برای ما وسیله سرمایشی اولویتدار، پنکه است که مصرف بهمراتب کمتری نسبتبه کولرگازی دارد.
خانواده ارضی با دغدغه دخترشان، فاطمه، همراه هستند و از صرفهجویی ناشی از آن در هزینههای خانواده راضیاند، هرچند بهدلیل مشترکبودن کنتور برق این واحد مسکونی با چهار واحد مسکونی و تجاری دیگر، نتیجه آن را مستقیم در قبض نبینند.
تلاشهای او برای کاهش مصرف برق به خانواده محدود نمیشود، بلکه بهعنوان فرمانده پایگاه مقاومت بسیج فدک، با همراهی دختران بسیجی برای ترویج این فرهنگ کمک کرده است. تبلیغ چهرهبهچهره و انتشار پیامهایی درهمین راستا در فضای مجازی، نمونههایی از برنامههای اجراشده بوده است که هفته پیش، آن را رسانهای کردیم.
وقتی دلیل تلاشهای فرهنگی او برای اصلاح الگوی مصرف برق را میپرسیم، ضربالمثلی قدیمی را بیان میکند؛ «کم بخور، همیشه بخور.»
او ادامه میدهد: کاری ندارم به حرف و حدیثهایی که درباره کاستیهای تولید برق در کشور بیان میشود. به نوبه خودم نمیخواهم کار به قطعی برق بکشد و زندگیها پنچر شود.
حساب شبهایی که در تاریکی سپری کرده، از دستش خارج شده است. اینکه لامپ، سوسوی کمجانی بزند، سپس خاموش شود، در سالهایی که علیاکبر جباری بهعنوان آموزگار در روستاهای دورافتاده نهبندان خدمت میکرد، به موضوعی عادی و ناخوشایند تبدیل شده بود. پیگیریهای چندباره، نتیجهای تکراری داشت؛ «در انتهای خطوط انتقال برق قرار دارید و، چون مصرف در شهرستانهای مسیر، زیاد شده است، برق به شما نمیرسد.»
این عضو شورای اجتماعی محله فاطمیه خاطره آن پانزدهسال عبرتآموز را برایمان مرور میکند و درباره تأثیر آن در زندگی امروز خود و خانوادهاش میگوید: در منزل ما صرفهجویی نه به برق خلاصه میشود و نه صرفا انگیزه اقتصادی دارد.
کمی سبک زندگی و خانهداریام را عوض میکنم؛ مثلا امور خانه را جوری مدیریت میکنم که نیاز به روشنکردن لباسشویی نباشد
او با این مقدمه ادامه میدهد: بهویژه در این روزهای اوج مصرف برق، تلاش میکنیم بهجای استفاده از برق، از جایگزینهای آن استفاده کنیم؛ مثلا کتری را جایگزین چایساز و اجاق گاز را جایگزین پلوپز میکنیم.
روشنایی موضوع دیگری است که خانواده جباری روی آن دقت نظر دارند و آنقدر آن را تمرین کردهاند که برایشان نهادینه شده است؛ «نیازی به تذکر نیست. وقتی در یک اتاق یا انباری خانه، کارمان تمام میشود، بلافاصله چراغ را خاموش میکنیم.»
برای این فرهنگی بازنشسته، «به عشق هموطنم» شعار نیست. رنج محرومیتی که سالها درکنار هموطنان خراسان جنوبی لمس کرده طوری در وجودش تهنشین شده است که نمیتواند شرایط آنها را از خاطر دور کند. بههمیندلیل صرفهجویی را در همه مصارفش لحاظ کرده است؛ حتی در همان اندک آبی که برای وضو استفاده میکند و میتواند بخشی از تشنگی درختهای حیاط را رفع کند.
فهرست کارهایی که معصومه ژیانمرادی برای صرفهجویی در مصرف برق انجام میدهد، بلند است. او که از ساکنان محله مسلم است روی این نکته تأکید دارد که هدفش از صرفهجویی، کمشدن مبلغ قبض برق منزل مسکونیاش نیست و از باب همراهی برای عبور کمهزینه از روزهای گرم تابستان، چنین رفتارهایی انجام میدهد؛ هر چند کاهش بهای برق مصرفی را هم خواهناخواه در پی خواهد داشت.
او میگوید: در چند روزی که هوا خیلی گرم میشود و مسئولان، هشدار کاهش مصرف برق را میدهند، من هم کمی سبک زندگی و خانهداریام را عوض میکنم؛ مثلا امور خانه را جوری مدیریت میکنم که نیاز به روشنکردن لباسشویی نباشد. چند دست لباسی را هم که شستنشان ضروری باشد، با دست میشویم.
او ادامه میدهد: وسیله پرمصرف دیگری که در این روزهای گرم، در منزل ما خاموش میماند، جاروبرقی است. اگر هم نیاز به جاروکشیدن باشد، با جارودستی اتاقها را تمیز نگه میدارم.
این شهروند مسئولیتپذیر حواسش به خاموشکردن لامپهای اضافه و اینکه تلویزیون بیهوده روشن نماند، هم هست.
این روش را زمستان سال گذشته برای مصرف گاز هم به کار برده است و با اطمینان از نتایج خوب آن برای خود و دیگران میگوید: دو دوره میشود که قبض گاز منزل ما بهدلیل خوشمصرفبودن رایگان شده است. برای برق نیز چنین اتفاقی خواهد افتاد.
«هر کاری به ذهنم رسیده است، انجام دادهام.» وقتی انبوه راهکارهای جواد بابایی برای کاهش مصرف برق در منزل، کارگاه و ساختمان مسکونی تحت مدیریتش را میشنویم، باورمان میشود هر کاری را به ذهنش رسیده است، انجام داده است.
از تعیین سازوکارهایی برای مدیریت استفاده از لامپها، وسایل سرمایشی و سایر لوازم برقی تا نصب سایبان روی پشت بام برای کولر آبی گوشهای از کارهایی است که در آپارتمان ۱۶۰متریاش انجام داده و نتیجهاش را در قبض برق دیده است؛ «دو دوره قبض برق منزلمان رایگان شد. آخرین دوره هم که با فصل گرما همزمان شد، قبض برقمان آمد ۴۶هزارتومان.»
این ساکن محله رسالت از تدابیری که بهعنوان مدیر ساختمان برای کاهش مصرف برق اتخاذ کرده است، اینطور میگوید: تمام لامپهای راهروها و پارکینگ را به نوع دارای حسگر تغییر دادهام تا فقط هنگام عبورومرور افراد، ۱۰ثانیه روشن، سپس بهصورت خودکار خاموش شود. روشنایی نمای بیرونی ساختمان هم زمانبندی هوشمند داشت و از ساعت۱۹ تا ۲۳ روشن بود؛ باوجوداین بهدلیل گرمای هوا و اوجگرفتن مصرف برق، آن را کلا قطع کردم.
او درباره فضای کارگاهش که به یک واحد تولیدی کرایه داده شده است، میگوید: برای مصرف برق کارگاه، باید و نبایدهایی تعیین کردم که هیچ خللی در عملکرد کارگاه ایجاد نمیکند؛ مثل مدیریت روشنایی و سرمایش. نتیجه اینها بهاضافه تغییر کنتور به صنعتی، این شد که قبض برق از یکمیلیونو۴۰۰هزارتومان به ۹۵هزارتومان کاهش پیدا کرد.
با لبخند ادامه میدهد: درست است که بهخاطر جدیبودنم در اصلاح الگوی مصرف برق در خانواده به «بابابرقی» معروف شدهام، اما نفع این خوشمصرفی به همهمان برمیگردد؛ هم به اقتصاد من و خانوادهام و هم شهر و کشورمان.
* این گزارش یکشنبه ۱۴ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۹ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.